نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات ماهی منتشر کرد:
به گواه تاریخ، واپسین فرمانروایان دودمانهای برافتاده سنگینترین بارها را به دوش میکشند، زیرا هر خطای آنها با تمام خطاهای نیاکانشان برابری میکند. نیکالای دوم، آخرین تزار روس، در ازای تاجی که بر سر نهاده بود بهای خوفناکی پرداخت، بهای غفلتهای خود و نیز تاوان لغزشها و بیعدالتیهای حکومت سیصدسالهی رُمانُفها را. فروپاشی سلطنت تزار توفانی را برانگیخت که پیامدهایش تا روزگار ما ادامه یافته است. از زندگی پرفرازونشیب و سرنوشت فاجعهبار نیکالای و خانوادهاش، یعنی ملکه آلکساندرا و پنج فرزندشان، اسناد گوناگونی در دست است، از یادداشتهای روزانهی زوج سلطنتی گرفته تا گزارشهای قاتلان آنها. بااینهمه، گویی هرچه شواهد بیشتری یافت میشود، رازهای سرگذشت آنان دوچندان میگردد. کتاب حاضر روایت تلاشی جانفرسا برای گشودن این رازهاست، روایتی از عشق و خیانت و توطئه و کشتار و دروغ و حقیقت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب آخرین تزار از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب آخرین تزار از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب آخرین تزار اثر ادوارد رادزینسکی نمایشنامهنویس و مورخ روسی است که اولینبار در سال 1993 منتشر شد. او در این کتاب به سراغ منابعی رفته که پیش از این در دسترس نبود و گزارشی جذاب از زندگی و مرگ آخرین تزار روسیه، نیکالای دوم ارائه کرده است. این کتاب شرحی فوقالعاده و مفصل از چگونگی وقوع رویدادها و گزارشی لحظهبهلحظه از آخرین روزهای وحشتناک این تزار است.
«کتاب آخرین تزار روایتی جدید و ارزشمند از قتل تزار نیکالای دوم و خانوادهاش است که با نسخهٔ رسمی شوروی که میگوید آنها بهدست بلشویکهای سیبری بدون مجوز و اجازهٔ مسکو اعدام شدند، در تضاد است.» - پابلیشرز ویکلی
ادوارد رادزینسکی مورخی است که هیچ گرایش سیاسی یا تعلق خاطری به چپها ندارد و به همین دلیل روایتش در کتاب آخرین تزار برای همه بسیار تازگی دارد و چهبسا دقیقاً روشن میکند که چرا آن رژیم و دوران امپراتوری محکوم به فنا بود. رادزینسکی نثر جذاب و گیرایی دارد و این ویژگی باعث میشود خواندن کتاب به تجربهای لذتبخش بدل شود. نکتهٔ جذاب دیگر، این است که او سالها به دنبال یافتن اسناد مرتبط با این حوادث بوده و بنابراین تمام روایتهای این کتاب واقعی است.
«در دههی شصت قرن پیش، پیرزن عجیبی در مسکو زندگی میکرد، با چهرهای چروکیده و پوشیده در لایهی بسیار غلیظی از انواع و اقسام مواد گریم تئاتر و جثهای خمیده که بر فراز کفشهای پاشنهبلند لق میزد... کم و بیش کورمال راه میرفت، اما به هیچ قیمتی حاضر نبود عینک بزند. اصلاً دلش نمیخواست مثل پیرزنها به نظر برسد! بنا بر دانشنامهی تئاتر، او در آن زمان نهمین دههی زندگی خود را میگذراند. این زن کسی نبود جز ورا لئانیدُونا یورینیوا، ستارهی تئاتر روسیه در آغاز قرن بیستم. بعد از نمایشهای ورا لئانیدُونا، دانشجویان هوادارش مالبندهای کالسکهی او را به دوش میگرفتند و آن را تا خانه میکشاندند. آری، زندگی او زمانی این چنین بود... اما اکنون این زن، که روزگاری با زیبایی خیرهکنندهی خود دل از همه میربود، در آپارتمان شهری محقری میزیست و با مستمری ناچیزی گذران میکرد. یکی از دو اتاق خانهاش را هم به من اجاره داده بود، به یک دانشجوی فلکزدهی مؤسسهی بایگانی اسناد و تاریخ. شبها، پس از بازگشت به خانه، اغلب در آشپزخانهی کوچک آپارتمانش مینشستیم و با هم گپ میزدیم... اتاقهای خصوصی رستورانهای پتربورگ، باشگاه افسانهای قایقسواری با مِهیندوکهایی که مشتریاش بودند، کاخهای درخشان در پرتو شبهای روشن... ورا لئانیدُونا این دنیای غرقشده را ریشخندکنان «آتلانتیس» مینامید...»
«مدتی بعد، در محل تحصیلم که همان مؤسسهی بایگانی اسناد و تاریخ بود، چیزهایی شنیدم دربارهی یک «یادداشت» سرّی، متنی که همان عکاس سابق و رهبر گروه ترور خانوادهی تزار نوشته بود. او یاکُف یوژفسکی نام داشت و گویا همهچیز را در آن یادداشت آورده بود. بعد از گذراندن دورهی عملی آرشیو، از بایگانی مرکزی انقلاب اکتبر سردرآوردم و از سر سادهلوحی بیدرنگ سراغ «یادداشت» یورُفسکی را گرفتم. اما کارمند بایگانی با خشونت، چنانکه گویی میخواست بر نسنجیدگی سؤال من تأکید کند، جواب داد: «هیچگونه یادداشتی از یورُفسکی وجود ندارد.» اما در عوض تمام منابع و مراجع اصلی به رُمانُفها را به من نشان دادند. مدارک یادشده در نهایت شگفتزدگی من در اختیارم قرار گرفت، آنهم در دورانی که همهچیز طبقهبندی سفت و سختی داشت. اول از همه آلبومهای عکس رُمانُفها را دیدم. همان خانم، آن کارمند رنگپریدهی بایگانی، آلبومهای غولپیکر را یکی پس از دیگری برایم میآورد و باز آنها را میبرد، آلبومهایی با جلدهای تیماجی و پوستی و آراسته به نشان سلطنتی... و برخیشان هم بدون هیچ نشانی... حتی یک ثانیه هم مرا با آن عکسها تنها نمیگذاشت. ابتدا سرد و بیاعتنا بود، اما رفتهرفته از خودبیخود شد و غرق در عکسها شروع کرد به توضیحدادن یکیک آنها برای من، چنانکه گویی میخواست شکوه آن زندگی غریب و از دسترفته را به رخ بکشد... انگار چهرهی کدر آن عکسهای سلطنتی پنجرهای بودند که وی از دل حیاتی فقیرانه و کسالتبار به درونشان نگاه میکرد.»
«مؤلف ششم مهی 1868 به دنیا میآید.
یک عکس قدیمی: کودکی فرشتهروی با موهای بلند تابدار و پیراهن توری، میکوشد کتابی را که مادرش در دست دارد ببیند. نیکالای در این تصویر یکساله است.
یک عکس دیگر: جوانی با لباس و سر و ظاهر مُد روز.
در سال 1882 نیکالای از مادرش یک «دفتر خاطرات روزانه» هدیه میگیرد: دفتری با لبههایی زرین و جلدی چوبی و گرانبها و خاتمکاریشده. همین دفترچهی باشکوه به نخستین دفتر خاطرات روزانهی او بدل شد. یک روز خاص نیکالای را برانگیخت که از سال 1882 پیوسته دفترهای خاطرات روزانهی خود را پر کند: روزی شوم در تاریخ روسیه، یکم مارس 1881. در آن شب سرد یکم مارس 1881، چراغهای یکی از ساختمانهای پتربورگ تا مدتی دراز روشن ماند. در تمام طول روز، از صبح زود، مردان جوانی شتابان و یکی پس از دیگری پا به آن خانه گذاشته بودند. در ساعت هشت شب، خانه تنها میزبان شش نفر بود: چهار مرد و دو زن. یکی از زنها کسی نبود جز ورا فیگنر، رهبر معروف گروه تروریستی «ارادهی خلق». او بعدها در زندگینامهی خودنوشت خویش آن روز را وصف خواهد کرد. زن دیگر سوفیا پیروفسکایا نام داشت و قرار بود فردا صبح شخصاً در عملیات شرکت کند، از همینرو راضیاش کردند قدری بخوابد. ورا فیگنر و آن چهار مرد حاضر در خانه تمام شب کار کردند. سپیده که زد، چند پیت نفت را با ژلاتین انفجاری پر کرده بودند. حاصل کارشان چهار بمب دستساز بود. آنها قصد داشتند تزار آلکساندر دوم را به قتل برسانند، یعنی یکی از بزرگترین اصلاحگران تاریخ روسیه را.»
نیکالای دوم یا نیکالای الکساندروویچ رُمانُف (1918-1868) آخرین تزار روسیه بود. او از ۱ نوامبر سال 1894 تا زمان برکناریاش در سال 1917، تزار روسیه، پادشاه لهستان و دوک بزرگ فنلاند بود. در طول سلطنتش از اصلاحات اقتصادی و سیاسی وزیرانش حمایت کرد و به پیشرفتهای بزرگی دست یافت. در داخل کشور به دلیل سرکوب مخالفان سیاسی، انفعالش در طول تراژدی خودینکا، کشتارهای ضدیهودی، یکشنبهٔ خونین و سرکوب خشونتآمیز انقلاب 1905 روسیه مورد انتقاد قرار گرفت و به دلیل حکومت استبدادیاش با مخالفتهای شدید اشرافیان روبهرو شد. در طول بحران ژوئیه، نیکالای از صربستان حمایت کرد و ارتش روسیه را در سال 1914 بسیج کرد. در پاسخ به این کار او، آلمان بر علیه روسیه و متحدش فرانسه اعلان جنگ کرد و جنگ جهانی اول آغاز شد. تلفات نظامی شدید منجر به فروپاشی روحیه در جبهه و داخلِ کشور روسیه شد. تمام این وقایع منجر به یک اعتصاب عمومی و شورش در پادگانی در پتروگراد شد و جرقهٔ انقلاب زده شد. نیکالای در مارس سال 1917 مجبور به کنارهگیری از تاج و تخت شد و پس از برکناری، دولت موقت روسیه او و خانوادهاش را زندانی و تبعید کردند. گزارشهای متعددی از آنچه اتفاق افتاده وجود دارد و محققان هنوز بر سر رویداد اصلی به توافق نرسیدهاند اما ظاهراً پس از به قدرت رسیدن بلشویکها در انقلاب اکتبر و برکناری دولت موقت روسیه، خانوادهٔ آنها که در ویلایی اسکان داده شده بودند وحشیانه به قتل رسیدند و بدین ترتیب حکومت 304 سالۀ خاندان رُمانُف بر روسیه به پایان رسید.
• دیباچه
• بخش یکم: ورقزدن دفترهای خاطرات تزار
۱. اسناد خونین
۲. دفتر یادداشتهای روزانه آغاز میشود...
۳. «سرم گیج میرود، نمیخواهم باور کنم...»
۴. زوج قدرتمند
۵. خانوادهی تزار
۶. «اندیشیدن به اینکه چهل و پنج ساله شدهام چقدر عجیب است...»
۷. «نامههایت را میخوانم و میکوشم تصور کنم که محبوبم با من حرف میزند.»
• بخش دوم: نابودی «آتلانتیس»
۸. سال نو فرا رسید، 1917
۹. «از خداوند سپاسگزارم که نجات یافتیم و اینک کنار هم هستیم.»
۱۰. «رفقا»
۱۱. مأموریت محرمانه
• بخش سوم: شب ایپاتِیف
۱۲. خانهی واپسین
۱۳. «فرار»
۱۴. تدارک قتل
۱۵. تحقیقات آغاز میشوند
۱۶. مهمان
پسگفتار: سرنوشت عاملان تیرباران
نمایه
• ابلیس یا قدیس اثر دیگری از ادوارد رادزینسکی مورخ مشهور روسی است. نویسنده با مهارتی مثالزدنی دنیای عجیب و متناقضِ اعیان و اشراف روسیه در سالها و ماههای پایانی امپراتوری روسیه را برای خوانندهٔ کتاب بازسازی کرده است. با خواندن این کتاب از رابطهٔ ویژهٔ گرگوری راسپوتین و ملکهٔ روسیه و از نقش پررنگ او در سیاستگذاریهای داخلی و خارجی روسیه تزاری طی سالهای پایانی امپراتوری مطلع میشوید.
• سرگذشت آخرین تزار روسیه نیکلا و الکساندرا اثر رابرت مسی با ترجمهٔ ذبیحالله منصوری یکی از جذابترین کتابهای تاریخی در مورد سرگذشت آخرین تزار روسیه است. سرنوشت تزار و ملکهاش یکی از حیرتانگیزترین وقایع تاریخی و یکی از عبرتآموزترین سرنوشتهای تاریخ بشر است. رابرت مسی با تحقیقات جامع و کاملش، شرح زندگی این دو شخصیت تأثیرگذار تاریخی را نوشته است.
• مجمع الجزایر گولاگ جلد سوم سند روشن و محکمی از جنایات استالین و رژیم شوروی است. سولژنیتسین به پرده برداشتن از جنایات رژیم شوروی ادامه داد و در جلد سوم مجموعهٔ مجمعالجزایر گولاگ از فرارها، اعتصابها، شورشها و عصیانهای زندانیان در اردوگاههای کار اجباری گفت و در این کتاب به این سؤال پاسخ میدهد که آیا مرگ استالین پایان عمر گولاگ بود یا خیر.
ادوارد استانیسلاوویچ رادزینسکی در سال 1936 در مسکو به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و نویسندهٔ بیش از چهل کتاب مشهور تاریخی است. پدرش نیز نمایشنامهنویس بود و خودش در مؤسسهٔ آرشیو مسکو تحصیل کرد. رادزینسکی گرچه بهعنوان نمایشنامهنویس شهرت بسیاری دارد و نمایشنامههایش پس از نمایشنامههای آنتون چخوف بیشترین تعداد اجرا در روسیه را داشتهاند، اما تحصیل کرده رشتهٔ تاریخ است و یک مورخ حرفهای به شمار میرود. او اولین بار با کتاب «آخرین تزار: زندگی و مرگ نیکالای دوم» به عنوان مورخ مطرح شد. این کتاب چندین سال در ردهٔ پرفروشترین کتابهای تاریخ روسیه قرار داشت و به چندین زبان نیز ترجمه شد. اثر بعدی رادزینسکی، زندگینامهای دربارهٔ استالین بود. این کتاب نیز در کنار دو جلدی «سایمن مانتیفوری» از جمله بهترین کتابهایی است که تاکنون دربارهٔ زندگی استالین به رشتهٔ تحریر درآمده است. «راسپوتین: ابلیس یا قدیس» سومین کتاب او است که به اذعان غالب کارشناسان، بهترین کتابی است که تاکنون دربارهٔ زندگی گریگوری راسپوتین نوشته شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
این کتاب عالیه اگر به تاریخ روسیه علاقه دارید و دوست دارید جزئیات کامل زندگی تزار رو بدونید، حتماً این کتاب رو بخونید. کتاب بر اساس خاطراتِ تزار نوشته شده، خیلی از بخشهاش برای خودِ من که خیلی در مورد تزار و خانوادهاش خوندم تازگی داشت.